شعر در مورد اسم عطیه
شعر در مورد اسم عطیه ,شعر درباره اسم عطیه,شعر برای اسم عطیه,شعر در باره اسم عطیه,شعر با اسم عطیه,شعر درمورد اسم عطیه,شعر با کلمه عطیه,شعر با کلمه ی عطیه,شعری در مورد اسم عطیه,شعری درباره اسم عطیه,شعری برای اسم عطیه,شعر درباره ی اسم عطیه,شعر در مورد نام عطیه,شعر برای نام عطیه,شعر درباره نام عطیه,شعر با نام عطیه,شعر درمورد نام عطیه
در این مطلب سعی کرده ایم حدود 100 شعر از اشعار زیبا را در مورد اسم عطیه برای شما تهیه نماییم.برای دیدن این اشعار به ادامه مطلب مراجعه نمایید
زیاده باد هزاران عطیه کبری
شمار عمر تو و هر عطیه ای صد و بیست
شعر در مورد اسم عطیه
وز دست عطیه بخش حیدر
سیراب کنش ز حوض کوثر
شعر درباره اسم عطیه
عقل با جان عطیه احدیست
جان با عقل زنده ابدیست
شعر برای اسم عطیه
چیست آن تحفه بدره زر ناب
وان هدیه عطیه نایاب
شعر در باره اسم عطیه
انواع خطا گر چه خدا می بخشد
هر اسم عطیه ای جدا می بخشد
شعر با اسم عطیه
چو عشق جان بردت، شکر گوی، کاین دولت
عطیه ایست که کس را به رایگان ندهند
شعر درمورد اسم عطیه
غلام همت صاحبدلان جانبازم
که در عطیه شکورند و در بلیه صبور
شعر با کلمه عطیه
عطیه ای است سزاوار قهر یار شدن
چه شد که از نظر لطف، مهوشم انداخت؟
شعر با کلمه ی عطیه
به روزگار کهنسالی این فراموشی
عطیه ای است که یاد شباب نتوان کرد
شعری در مورد اسم عطیه
چندانت عمر باد که چرخ عطیه بخش
صد بار پیر گردی و بازت جوان کند
شعری درباره اسم عطیه
ای برترین عطیه ایزد که امر تو
بر رد و منع حکم قضا دارد اقتدار
شعری برای اسم عطیه
ز هر عطیه به جز وصل پادشاه قنوع
بهر بلیه بجز هجر شهریار صبور
شعر درباره ی اسم عطیه
چو ملک پارس اگر باشدش دو صد کشور
عطیه ییست ز گیهان خدیو ایرانش
شعر در مورد نام عطیه
ابرست در عطیه و بحرست در درون
خاکست در تواضع و چرخست در جلال
شعر برای نام عطیه
قضا ز لطف تو بر سائلان عطیه فشان
قدر ز قهر تو بر ظالمان بلیه نگار
شعر درباره نام عطیه
توقیعی از عطیه او بر کنار داشت
هر جا برات بخشش روزی رسان رسید
شعر با نام عطیه
ز اقتدار تواند کف به خلق جهان
عطیه بیش ز بحر و زیاده از کان داد
شعر درمورد نام عطیه
ولی چو حلم تواش بر در انابت دید
بر او ز ابر ترحم عطیه بار آمد
شعر در مورد اسم عطیه
دوش از عطیه تو ای نوبهار دولت
از شرم زردتر شد رنگ خزانی من
شعر درباره اسم عطیه
طاق است و بود عطیه مفت
با طا دگر گرش کنی جفت
شعر برای اسم عطیه
همین عطیه بهر حال خوشدلی دارد
که هر چه رفت بعنوان خیرمحسوبست
شعر در باره اسم عطیه
چه خواهی ای فلک از اهل دل شکنجه بس است
عطیه ها که پذیرفته اند وابخشند
شعر با اسم عطیه
بود عطیه دیوان نا امیدی وبس
حواله که بگرد حصول میگردد
شعر درمورد اسم عطیه
زمان عمر تو پاینده باد کاین نعمت
عطیه ای است که در کار انس و جان گیرد
شعر با کلمه عطیه
عطیه ای است که چون خار بر سر دیوار
به پای خلق خلیدن ز من نمی آید
شعر با کلمه ی عطیه
صائب عطیه ای است که کمتر ز وصل نیست
ما را اگر رها به تمنای او کنند
شعری در مورد اسم عطیه
از تو یکی جود و صد نوال ز دریا
از تو یکی بذل و صد عطیه ز مخزن
شعری درباره اسم عطیه
به یک عطیه ز لطف تو می شوم قانع
که فی الحقیقه به از صد هزار احسان است
شعری برای اسم عطیه
کسی را که نام آمد اندر میان
به نیکوترین نام و نعتش بخوان
شعر درباره ی اسم عطیه
بسا نام نیکوی پنجاه سال
که یک نام زشتش کند پایمال
شعر در مورد نام عطیه
در سلک بندگانت گر نیست نام ما را
در نامه گدایان، باشد که نام باشد
شعر برای نام عطیه
اهل معنی همه بی نام و نشانند نخست
تا نپرسندت ازین نام و نشان ره ندهند
شعر درباره نام عطیه
نام رندی بر تن خود کن درست
خویشتن را لاابالی نام کن
شعر با نام عطیه
لیکن از مرگ پدر یابند مردان نام و ننگ
نام بهمن بر نیامد تا نمرد اسفندیار
شعر درمورد نام عطیه
زنده کردی تو از آن تصنیف نام عالمی
عمر ثانی را ز اول زین معانی رهبری
شعر در مورد اسم عطیه
شاعری چیست که آزاده از آن گیرد نام
ننگ خلقی گر ازین نام نداری عاری
شعر درباره اسم عطیه
بیم آنست که در عهد تو گم نام شود
مه نام آور و خورشید بدان مشهوری
شعر برای اسم عطیه
مده ز جهل مرکب به نام تن چو عقیق
که هست لازم تحصیل نام، ظلمت ها
شعر در باره اسم عطیه
نام فانی را اثر بخشد حیات جاودان
تا نیفتاده است جام از دور، نام جم بجاست
شعر با اسم عطیه
عشق هرچند که در نام و نشان ممتازست
طالب مردم بی نام و نشان می باشد
شعر درمورد اسم عطیه
روز والاگهران می شود از نام سیاه
دامن نام ز کف همچو نگین بگذارید
شعر با کلمه عطیه
به نام بلبل من گرچه باغ شد مشهور
هنوز نام مرا باغبان نمی داند
شعر با کلمه ی عطیه
نوشته نام مرا بر کنار نامه غیر
کس این توجه بیجای را چه نام کند
شعری در مورد اسم عطیه
نام ونشان حلال بر آن کس که در جهان
بی نام زندگی کند وبی نشان رود
شعری درباره اسم عطیه
از ننگ طمع نام نبود اهل سخن را
این طایفه را نام من از ننگ برآورد
شعری برای اسم عطیه
عشق سیمرغ است، کورا دام نیست
در دو عالم زو نشان و نام نیست
شعر درباره ی اسم عطیه
نام و ننگ ما همه بر باد داد
نام ما دیوانه و رسوا نهاد
شعر در مورد نام عطیه
ای طالب اسم اعظم، این نام
خواهی که تو را شود مسلم؟
شعر برای نام عطیه
به عشق از من مجو نام و نشانی
که گم کردم نشان و نام خود را
شعر درباره نام عطیه
روز جامست نه نام و ناموس
نام از پیش ببر ننگ بیار
شعر با نام عطیه
مطربا نام بر ز معشوقی
کز دل ما ببرد صبر و قرار
شعر درمورد نام عطیه
از خودی بیرون رویم آخر کجا در بیخودی
بیخودی معنی است معنی باخودی ها نام نام
شعر در مورد اسم عطیه
در غلط افکنده ست نام و نشان خلق را
عمر شکربسته را مرگ نهادند نام
شعر درباره اسم عطیه
آن زمانی که نام تو شنوم
مست گردند نام و القابم
شعر برای اسم عطیه
نام رندی را بکن بر خود درست
خویشتن را لاابالی نام کن
شعر در باره اسم عطیه
صد مثل و نام و لقب گفتمت
برتری از نام ولقب، برتری
شعر با اسم عطیه
همچو غواص پی گوهر بی نام و نشان
غرق آن قلزم بی نام و نشانیم همه
شعر درمورد اسم عطیه
نام قضا خرد کن و نام قدر سخن
یاد است این سخن ز یکی نامور مرا
شعر با کلمه عطیه
که نام نیکو مرغ است و فعل نیکش دام
زفعل خویش بر این مرغ دام باید کرد
شعر با کلمه ی عطیه
یک گوهر تر و نام او بحر
یک گوهر خشک و نام او بر
شعری در مورد اسم عطیه
زان بی نشان به نام قناعت نموده ایم
هرچند ما ز نام ونشانیم پاکباز
شعری درباره اسم عطیه
در خون فتاد نان عقیق از تلاش نام
بگذار نام را و سفر از یمن مکن
شعری برای اسم عطیه
از نام گذر کن که کند روی سیاهت
از ساده دلی همچو نگین نام گرفتن
شعر درباره ی اسم عطیه
در کوی عشق مدعیش نام کرده اند
آنرا که نام سر برد و فکر جان کند
شعر در مورد نام عطیه
من نام بگرداندم و یعقوب شدم
ای یوسف من نام تو یعقوب چراست
شعر برای نام عطیه
نام لیلی برآید اندر نقش
گر ببیزند خاک مجنون را
شعر درباره نام عطیه
با درد خوشم که نام مرهم
از خسرو دلفگار برخاست
شعر با نام عطیه
بوسه خواهیم، وگر تند شوی
خویشتن را عجمی نام کنم
شعر درمورد نام عطیه
ز نام تو آن نامه نامدار
سر بندگی برنپیچیده ام
شعر در مورد اسم عطیه
دلبران کاسه گیر بوسه ده
دلبران عشقبار نیک نام
شعر درباره اسم عطیه
دوست احرام آشنایی بست
نام بیگانه زین حرم برداشت