حکایت: چنین گویند: مردی به نزد محمدبن سیرین آمد و گفت: به خواب دیدم که بر در سرای سلطان چهل خرما بیافتم. گفت: فردا تو را بر در سرای سلطان چهل چوب زنند. روز دیگر وی را چهل چوب زدند. سال دیگر همین مرد به نزد محمد بن سیرین آمد و گفت: به خواب دیدم که بر در سرای سلطان چهل خرما بیافتم. گفت: چهل هزار درم سیم بیابی. مرد گفت: پارسال تعبیر این خواب را به گونه دیگر کردی، امسال به خلاف آن تاویل می کنی؟ گفت: پارسال درختان خشک بودند و خرما بر درخت نبود و امسال درختان سبزند و خرما بر درخت است، دلیل که سیم و زر یابی. پس آن مرد یک هفته دیگر، آن چهل هزار درم سیم را یافت.